دکتر اسفندیار خدایی
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی و تجزیه حکومت عثمانی، قدرتهای اروپایی فراموش کردند یا نخواستند که کردها سرزمینی مستقل داشته باشند. امروز کردها عمدتاً در چهار کشور ترکیه، عراق، سوریه و ایران در اقلیت هستند و سالهاست که در آرزوی یک کشور مستقل کُرد نشستهاند. استقلال کردها به دلایل مختلف بسیار دشوار و شاید غیرممکن باشد، اما سوالی که ما اینجا مطرح میکنیم این است که اگر فرضاً یک کشور مستقل تشکیل بشود، آیا اوضاع آنها بهتر خواهد شد؟
در بهترین حالت، کردستان مستقل کشوری خواهند شد همانند سایر کشورهای خاورمیانه. هیچ دلیلی وجود ندارد که مطابق آن ادعا کنیم نژاد کردها از همسایگان ترک و عرب و فارس خود باهوشنر یا متمدنتر باشند. بلکه دلایلی هست که نشان میدهد کردستان مستقل سرنوشتی مشابه عراق و سوریه و بلکه ضعیفتر خواهد داشت. اولاً کردستان مستقل به طور مداوم با همسایگان خود بر سر مرزها و هویتهای قومی در حال کشمکش و اختلافات عمیقی خواهد بود. برخی استانها و شهرهای عراق، ترکیه، ایران و سوریه هویتهای دوگانه کرد و عرب، کرد و لُر، کرد و ترک و یا کرد و فارس دارند که تکلیف آنها هرگز روشن نخواهد شد. کردستان مستقل چگونه میتواند پیشرفت کند در حالیکه تمام همسایگان، آن را برای خود تهدید جدی میپندارند.
ثانیاً، کردستان به دریاهای آزاد راه ندارد و برای صادرات و واردات خود به شدت وابسته به همسایگان خواهد بود. همان همسایگانی که نگران مرزهای خود با کردستان هستند و مطابق منطق ت بینالملل هرگز به طور رایگان با همسایه نوپای خود همکاری نخواهند کرد.
ثالثاً، اختلافات درونی و رقابت بین گروههای مختلف کرد
ادامه مطلبدکتر اسفندیار خدایی
مصاحبه ایرنا با دکتر اسفندیار خدایی
دکتر اسفندیار خدایی
پایان
نامه دکتری اسفندیار خدایی با عنوان: تحریمهای ایران در روابط آمریکا و
چین: تعامل آمرانه آمریکا در مقابل موازنه نرم چین؛ دانشگاه تهران، دانشکده
مطالعات جهان، بهمن 1396
دانلود متن کامل Download Full Text
Dissertation Title:
Iran
Sanctions in US – China Relations
American Guarded Engagement
vs. Chinese Soft Balancing
By:
Esfandiar Khodaee
Supervisors:
Foad Izadi
Mohammad Ali Mousavi
Throughout the nuclear dispute, the United States actively engaged with world powers and the trade partners of Iran to make sanctions effective in pressuring Tehran. Most trade partners of Iran reduced trade with this country either voluntarily as alignment with the United States, or under pressures from Washington. The role of China as the first trade partner of Iran and as a veto power in the U.N. Security Council was controversial. In practice, China continued and even expanded trade with Iran; and the Chinese companies somehow filled the void of the absence of European and Asian rivals. This dissertation plans to answer the question that why the United States could not make China follow sanctions similar to other trade partners of Iran. It studies U.S. policy to make China follow sanctions on Iran, China’s response, and the limitations of Washington in dealing with Beijing. Reviewing the events through process-tracing method, shows that the Obama administration implemented a guarded-engagement strategy to make China join sanctions and reduce trade with Iran. The United States diplomatically engaged with China and considered Chinese economic and energy interests and security concerns in the region. On the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as sanctions against Chinese companies and banks. In response, China followed a soft-balancing strategy. This rising power did not directly stand against the United States to safeguard grand interests in relations with America and the West. China eventually voted for all the UN Security Council resolutions after some modifications on the texts to secure China’s interests. On the other hand, China practically continued and even expanded trade with Iran and refrained voluntary cooperation to make sanction costly and abortive in order to thwart U.S. domination over the energy-rich Middle East, and to prevent U.S. concentration on East Asia where China’s core interests are located. The United States faced limitations in making China follow Iran sanctions similar to what other trade partners of Iran did. These limitations can be categorized in economic and political boundaries. Sanctions against China, as the first trade partner of the United States, would endanger U.S. economic interests and might antagonize China to join anti-American coalitions and to stand against the United States in other issues. Keeping close relations with China and other major economies is essential for America to safeguard the role of U.S. dollar as the world reserve currency. Despite the threatening American rhetoric, Washington never imposed serious sanctions on major Chinese energy companies dealing with Iran. Neoclassical realism theory provides a flexible framework by considering both the structural position of states in the anarchic international system, and the domestic factors concerning the key role of the policymakers, and the complex interactions between them. The findings of this study show that decades of exceptional economic growth has placed China in such a position that U.S. power tools such as threats, sanctions and pressures are either too costly and risky, or less productive in making China follow American policies.
Key Words:
US-China Relations, Iran Sanctions, Guarded Engagement, Soft Balancing, Neoclassical Download full text: phd dissertation Iran sanctions in US China Relations Esfandiar Khodaee
دانلود متن کامل pdf رساله دکتری اسفندیار خدایی تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین
حجم: 2.32 مگابایت
Political sciences, International Relations, Guarded Engagement, Soft Balancing, Iran Sanctions
تحریمهای ایران، اوباما، ترامپ، موازنه نرم، تعامل آمرانه، روابط آمریکا و چین، نظریات روابط بین الملل، مطالعات آمریکا، دانلود پایان نامه، رساله دکتری
به مناسبت دوم خرداد 1397
برخی افراطیون اصولگرا ادعا میکنند سید محمد خاتمی و اصلاحطلبان، مزدوران آمریکا و در خدمت استکبار جهانی هستند و مانع تحقق حکومت اسلامی و استقرار ارزشهای قرآنی شدهاند. از طرف دیگر، مخالفان جمهوری اسلامی و کسانی که به دنبال براندازی نظام هستند، خاتمی و اصلاح طلبان را سوپاپ اطمینان نظام میدانند که مانع خیزش ملت و استقرار آزادی و دموکراسی شدهاند. اما بالاخره خاتمی مزدور آمریکاست یا سوپاپ اطمینان نظام؟
آنان که خاتمی و اصلاحطلبان را سوپاپ اطمینان نظام میدانند، گمان می کنند با سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، اوضاع کشور حتماً بهتر خواهد شد و هر چه باشد از اوضاع کنونی مناسبتر خواهد بود و آزادی و دموکراسی و پیشرفت در انتظار ماست. آنان بدون آنکه برنامه مشخص یا جایگزینی داشته باشند، گمان میکنند اگر تیری در تاریکی شلیک کنند، حتما به هدف خواهد خورد و با چشمان بسته میشود شمشیر زد و خوشبختی و پیروزی و دموکراسی را در آغوش گرفت.
از طرف دیگر، افراطیون داخلی بر این باورند که تنها خودشان راه حقیقت را یافته اند و راه ایشان تنها راهی است که به بهشت خدا ختم می شود و خاتمی و اصلاحطلبان خواسته یا ناخواسته مزدوران آمریکا هستند که مانع تحقق این اهداف مقدس شدهاند. لذا آنان گمان میکنند با کنارزدن و حذف اصلاحطلبان به هدف خود دست خواهند یافت. اصولگرایان به جای آنکه معایب خود را ببینند و به دنبال تغییر خود باشند، به دنبال تغییر مردم هستند و گمان میکنند با نابودی رقیب اصلاح طلب، مردم به سمت آنان خواهند آمد. غافل از اینکه دشمن جمهوری اسلامی همان براندازانی هستند که همانند افراطیون اصولگرا کمر به نابودی اصلاحطلبی بسته اند.
خاتمی و یاران اصلاحطلبش بر خلاف افراطیون اصولگرا، نواقص و کاستی های جمهوری اسلامی را بخوبی میبینند و برخلاف براندازان معتقدند پروژه براندازی همه چیز را خرابتر خواهد ساخت و ایران را همانند سوریه و عراق به ورطه هلاکت میکشاند. امروز افراطیون اصولگرا و براندازان بیبرنامه دستدر دست هم از دو طرف جبهه اصلاحات را تحت فشار قرار میدهند و گمان میکنند با نابودی اصلاحات به اهداف خود خواهند رسید و ایرانی آباد، دموکراتیک و آزاد و یا حکومتی اسلامی و زمینه ساز ظهور حضرت امام زمان (عج) خواهند ساخت. این دو گروه اگر چه اهداف متفاوتی دارند، اما در روش "همه یا هیچ" مشترک هستند و خردگرایی اصلاحطلبانه را هدف قرار دادهاند.
اما اصلاح طلبی خاتمی خردمندانه توصیه می کند که قدر داشته هایمان را بدانیم و با اصلاحات تدریجی به سمت اهداف بلندمان گام برداریم. راه گرچه ناهموار است و هوا سرد و دشمن در کمین است، فریب وسوسه های همه یا هیچ و پرتگاههای خوش خیالی افراطیون و تفریطیون را نخوریم.
دوم خرداد ۱۳۹۷
@EsfandiarKhodaee در تلگرام
تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین؛ نویسنده: اسفندیار خدایی؛ انتشارات لمبرت آلمان، 2017
Book: Iran Sanctions in US-China Relations; by Esfandiar Khodaee, 2017
کتاب فوق به زبان انگلیسی می باشد و در انتشارات لمبرت آلمان منتشر شده است. برای خرید و دسترسی به کتاب روی این لینک زیر کلیک کنید. لینک خرید کتاب Link
ادامه مطلبEsfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran
Abstract:Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.
Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement
دکتر محمدعلی ، دانشیار مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران
اسفندیار خدایی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران
مجله علمی پژوهشی روابط خارجی (پژوهشکده تحقیقات راهبردی) تابستان 1395
این پژوهش استراتژی امریکا را در قبال چین در منطقه خلیج فارس بررسی میکند و کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به وابستگی روزافزون چین به منابع انرژی خلیج فارس، امریکا به عنوان قدرت هژمون چه تی را در قبال چین در این منطقه دنبال کرده است؟ آیا تی لیبرال در پیش گرفته و با چین همکاری کرده است یا با اتخاذ تی واقعگرا در پی تقابل و مهار چین بوده است. این پژوهش به روش مطالعه موردی و با بهرهگیری از دو نسخه واقعگرا و لیبرال نظریه ثبات هژمونیک بر این مدعی است که استراتژی امریکا تعامل آمرانه بوده است که ترکیبی از هر دو رویکرد واقعگرایانه و لیبرال است. امریکا مانع حضور اقتصادی چین در خلیج فارس نشده است بلکه با رویکردی لیبرال با پکن تعامل داشته است؛ اما رفتار امریکا در قبال چین در بحرانهای پسایازده سپتامبر نظیر تحولات عراق و سوریه و بخصوص برنامه هستهای ایران، امریکا با رویکردی واقعگرایانه کوشیده است چین را وادار به همراهی با تهای واشینگتن در منطقه سازد و این رقیب خود را در بعد استراتژیک در چهارچوب تهای امریکا مهار و کنترل کند. لیکن در طولانیمدت تعارض ذاتی در راهبرد تعامل آمرانه یعنی تعامل اقتصادی و مهار استراتژیک موجب شده است با عمیقتر شدن روابط پکن با کشورهای منطقه، ادامه این روند برای امریکا دشوارتر شود و پکن آزادی عمل بیشتری می یابد.
شماره دوم نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)؛
دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ تابستان 1392
صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی
سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد
مدیر داخلی: سید وحید نمازی
طراح جلد: محمدحسین قنبری نژاد
همکاران این شماره:
زینب قاسمی تاری، مهدی نوریان، سیاوش برهان دیانی، فریبرز ارغوانی، غلامرضا بدری منش، خلیل کریمی، عبدالحمید افسری، مرضیه جوادی، محمد حیدری، حامد رحمانی، سبحان حسنوند، محمدجواد بختیاری
دانلود شماره دوم مجله آمریکاشناسی
ادامه مطلبشماره نخست نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)
دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ بهار 1391
صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی
سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد
صفحه آرا: سبحان حسنوند
با آثاری از:
رضوان بیاتی، سبحان حسنوند، حمیده حسینی، محمد حیدری، مریم شاهمرادی، فاطمه شفیعی، پرناز طالبی، مهری عزیزی، رضا مصدق، مهدی نوریان، زینب آل حسینی، حمیده تیزهوش، نینا جمشیدنژاد و آزاده قهوئی
دانلود نسخه پی دی اف شماره نخست نشریه آمریکاشناسی
ادامه مطلبنویسنده: اسفندیار خدایی دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران
این مطلب در آذرماه 1394 در مجله "همشهری ماه" چاپ شده است
به طور کلی تحریمهای آمریکا علیه ایران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1- دستورات اجرائی رئیس جمهور 2- قوانین مصوب کنگره، 3- تحریمهای ایالات و دولتهای محلی آمریکا. مطابق توافق برجام در ازای توقف غنیسازی اورانیوم در ایران و انجام نظارتهای شدید توسط آژانس بینالمللی انرژی هستهای، آمریکا تعهد داده است که تحریمهایی که در دسته نخست قرار دارند پس از حصول شرایط مندرج در توافق به دستور رئیس جمهور لغو شوند. تحریمهایی که در دسته دوم قرار دارند یعنی قوانین کنگره تعلیق میشوند؛ مطابق این قوانین، رئیس جمهور اختیار دارد در شرایط خاصی آنها را تعلیق کند. اما در مورد دسته سوم مطابق بند 25 صفحه 16 متن توافق برجام دولت آمریکا متعهد شده است که اقدامات مناسبی» در زمینه تحریمهای ایالتها و دولتهای محلی در راستای برجام انجام دهد و ایالتها و دولتهای محلی آمریکا را تشویق کند» که از اقداماتی که برخلاف برجام است خودداری کنند
ادامه مطلبپایان نامه کارشناسی ارشد اسفندیار خدایی، دانشگاه تهران تابستان 1392
چین و آمریکا روابط پیچیده و چندوجهی دارند. آنها از طرفی شریک تجاری هستند و برای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همکاری میکنند و از طرف دیگر بر سر منافع اقتصادی و استراتژیک با هم رقابت میکنند و یا حتی مقابل هم میایستند. پس از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت در سال 2006 و بخصوص در دوره اول ریاست جمهوری اوباما، فاکتور ایران در صدر چالشهای بین چین و آمریکا قرار گرفت. آمریکا نگران برنامه هسته ای ایران بود؛ زیرا چنانچه ایران به تکنولوژی هستهای ولو صلحآمیز دست مییافت توازن قوا در منطقه به زیان آمریکا و متحدان آمریکا تغییر میکرد بعلاوه مطابق گفتمان غرب، ایران هستهای یک تهدید امنیتی جدی محسوب میشد. چین خواستار حفظ منافع خود در رابطه با ایران بود و هیچکدام از این نگرانیهای آمریکا را درباره برنامه هستهای صلحآمیز ایران نداشت. بعلاوه وجود ایران قدرتمندی که هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس را به چالش میکشید، منافعی برای چین داشت لذا پکن با تهای آمریکا علیه ایران مخالفت میورزید. برخلاف جرج بوش، اوباما گزینه تهدید نظامی علیه ایران را در حاشیه قرار داد و بر ت تحریم علیه ایران متمرکز شد. برای آنکه تحریمها علیه ایران به نتیجه برسند دولت آمریکا نیازمند همکاری چین به عنوان اولین شریک تجاری ایران بود. لذا دولت اوباما با اتخاذ ت معامله و فشار و یا چماق و هویچ کوشید که به همکاری چین در تحریم ایران دست یابد. این پایاننامه در چارچوب نظری نوواقعگرایی و نولیبرالیسم و با استفاده از روش اسنادی-آرشیوی و روش تحلیل گفتمان انتقادی میکوشد استراتژیهای دولت اوباما برای جلب همکاری چین را مطالعه کند. به عنوان نتیجهگیری اگرچه ت چماق و هویچ آمریکا علیه چین موجب شد که پکن روابط اقتصادی خود با تهران را محدود کند، اما نمیتوان چین را بازنده این بازی دانست؛ زیرا ت جسورانه چین دستاوردهای آمریکا را ناتمام و پرهزینه گرداند. مادامکه ایران در مقابل تهای یکجانبه آمریکا ایستادگی میکند، واشنگتن نمیتواند بر شرق آسیا و ت مهار چین متمرکز شود و بعلاوه هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس کامل نمیگردد و آمریکا نمیتواند سلاح نفت را برای اعمال فشار بر چین و عقبنشینی پکن در موارد مختلف بهکار ببرد.
متن کامل پایان نامه را از لینک زیر دانلود کنید
دریافت
مقاله علمی پژوهشی، دکتر محمدعلی ، اسفندیار خدایی
Iran joined the Shanghai Cooperation Organization (SCO) as an observer member in 2005 and the year after applied for full membership. This application raised debates among SCO members, inside Iran and outside this organization in international politics. In the positive side, Iran's geostrategic importance and huge energy resources give impetus to SCO members. On the negative side, Iran’s challenge with the West, nuclear in particular, discourages SCO members to accept Iran at this juncture because they hesitate to pretend that they are standing against United States and the West. This article studies these debates in the theoretical framework of neo-realism and examines these events through historical analysis and according to their historical context. Considering the current international environment, membership of Iran in the SCO seems remote and very much depends, on the one hand on future progress of negotiations over Iran’s nuclear dossier, and on the other hand on relations between SCO members and the West.
درباره این سایت